" خـشـونـت مـمـنــوع "

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام!! این وبلاگ به منظور پاسخ به پرسش هایی در رابطه با خشونت ساخته شده است . . .

.:. امیدوارم مطالب این وبلاگ به قدری کامل و مفید باشد که حتی بتوان پاسخ پرسش مهر جناب آقای روحانی را هم از آن دریافت کرد .:.

 

پرسش مهر 17 رئیس جمهور : "خشونت از کجا نشات گرفته است؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند، در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟ چگونه می توانیم کشور و جامعه ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم و چگونه می توانیم جوامع منطقه مان و جهان را از خشونت برهانیم؟"

 

با ما همراه باشید

نوشته شده در پنج شنبه 11 آذر 1395برچسب:پرسش مهر,خشونت,جوامع بدون خشونت,ساعت 22:29 توسط *Bahar*|

به گزارش شفا آنلاين،شیرعلی خرامین در خصوص افزایش خشونت در بین دانش‌آموزان افزود: در دنیا گفته می‌شود که مهم‌ترین عامل خشونت آموزش است و محیط خشونت را به افراد یاد می‌دهد، بنابراین مهم‌ترین عامل ترویج خشونت تلویزیون است با فیلم‌های خشونت‌آمیزی که پخش می‌کند.

 

وی اظهار کرد: یکی دیگر از مهم‌ترین علل خشونت ناکامی است یعنی وقتی که جلوی فرد در نرسیدن به هدفش سد و مانع ایجاد می‌شود، خشونت در او بروز می‌کند.

 

یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج اظهار کرد: از دیگر عوامل خشونت ضعف قانون در برخی بخش‌هاست به نحوی که برخی برای برآورده کردن نیاز خود خشونت را به عنوان راحت‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه‌ انتخاب می‌کنند.

 

خرامین پخش نشدن فیلم‌های خشونت‌آمیز از صدا و سیما، نداشتن رفتار خشونت‌آمیز والدین و خانواده، بروز ندادن خشونت از سوی معلمان و در نظر گرفتن مجازات کافی در رابطه با خشونت را برای جلوگیری از ایجاد خشونت در جامعه موثر اعلام کرد.

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 17 آذر 1395برچسب:شفا آنلاین,ایجاد خشونت در جامعه,فیلم های خشونت آمیز,جلوگیری از خشونت,ساعت 1:41 توسط *Bahar*|

خشم هيجانی طبيعی و جهان شمول است که در هنگام ناکامی به عنوان يک واکنش طبيعی هيجانی بيدار می شود و تمايل به دفاع و مرزبندی را بيدار می سازد. خشم نيز مانند هر هيجان ديگر سه جنبه ذهنی، جسمانی و حرکتی دارد و لازمه تداوم روابط پايدار است. خشم عمدتاً در روابط پايدار بيدار می شود و هدف از آن حفظ رابطه و نه تخريب آن است. از اين رو اين دوستان و آشنايان هستند که بيشتر ما را خشمگين می کنند. اگر خشمگين نشويم مشکلات حاکم بر رابطه (پشت صحنه) حل نشده باقی می مانند و در نتيجه دوستی و صميميت به خطر می افتد. دوستی و رابطه اي که عاری از خشم باشد يعنی خالی از نياز و انتظار است و به همين دليل در معرض خطر از هم پاشيدگی است. اگر هم از دست کسی که دوستش نداريم عصبانی شويم، با مرزبندی جلوی رفتار نامناسب وی را می گيريم.

آنچه خوب يا بد بودن خشم را تعيين می کند، واکنش رفتاری ناشی از آن است که می تواند سازنده يا مخرب باشد. منبع خشم معمولاً عشق است و هدف آن سازندگی و اصلاح است، اما واکنش ناشی از خشم -در اثر يادگيری های ناسالم- می تواند به جای سازندگی و اصلاح، رابطه را تخريب کند و لذا آن چه بايد اصلاح شود نه هيجان خشم بلکه نحوه تجلی رفتاری آن است. کودکی که در خانواده اي بزرگ شده که واکنش سازنده به بيدار شدن اين احساس خشم را تجربه کرده است، قاطعيت در هنگام عصبانيت را آموخته است.

خشونت معمولاً از خشم ناشی نمی شود بلکه از سيستم هيجانی ديگری به نام غيظ (rage) ناشی می شود. هدف از غيظ، اصلاح و سازندگی نيست بلکه انتقام و تلافی است. غيظ يکی از مشخصه های افرادی است که آسيب های جدی روانی داشته اند و در اثر ضربه به صيانت ذاتشان دچار غيظ شده اند. اين هيجان غيظ است که معمولاً به واکنش های مخرب و آسيب زا، چه به خود و چه به ديگران، می انجامد. حل و فصل غيظ است که معمولاً نياز به درمان دارد و نه خشم. مباد که زندگيتان خالی از خشم شود، اميد که زندگيتان بی غيظ سپری شود.

نوشته شده در چهار شنبه 16 آذر 1395برچسب:خشونت,خشم,تفاوت خشم و خشونت,ساعت 22:36 توسط *Bahar*|

راه‌های مختلفی برای گسترش بهداشت روانی در جامعه وجود دارد. نخست، رعایت اموری است که می‌تواند از بروز ناسلامتی روانی پیشگیری کند. در درجه دوم، از نظر جسمی، باید امنیت خدماتی و بیمه‌ای افراد تأمین شود. بیمه‌های اجتماعی به‌طورکلی تأثیر فراوانی بر سلامت روانی افراد دارند. به‌طور مثال اگر فردی بیکار شد، آیا برای او در جامعه شغلی وجود دارد؟ اگر قرار باشد از بیمه بیکاری استفاده کند، آیا سرانجام برای فرد بیکار شغلی پیدا خواهد شد؟
این موضوعات نمود واقعی هم دارد. در تجربیات شخصی‌ام در دانشگاه، روزی نیست که دانشجویی به من مراجعه نکند و نگوید که به آخر خط رسیده و در نا امیدی کامل قرار دارد. بسیاری از این جوانان خسته شده‌اند از این‌که کار نیست؛ یا اگر کاری هم باشد، درآمد کافی ندارند. وقتی این فرد در کلاس نشسته، چطور می‌توان او را وادار کرد تا خوب آموزش ببیند؟ او نگرانی‌هایی دارد که باعث می‌شود تنها حضور فیزیکی در کلاس داشته باشد. اما وقتی این فرد احساس کند که حمایت کامل اجتماعی از او وجود دارد، وضعی متفاوت با وضع امروزش خواهد داشت.

بیمه‌ها به‌طور «ظاهری» در جامعه گسترش پیدا کرده‌اند اما درواقع چنین نیست. به‌طور مثال ٢‌سال است که گفته‌اند می‌خواهیم به روزنامه‌نگاران و نویسندگان خدمات بیمه‌ای ارایه کنیم؛ اما از اجرای آن خبری نیست. در همان بیمه‌هایی هم که وجود دارد میزان خدمات بسیار پایین است اما در ظاهر حرف این است که همه نویسندگان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران بیمه‌اند. اما این بیمه، بیمه‌ای نیست که بتواند دردی از آنها را دوا کند. با این توصیفات اگر خدمات و بیمه‌های تأمین‌اجتماعی، تعریف شده باشند و خدمات درستی ارایه دهند، یک از راه‌هایی است که می‌تواند بخشی از سلامت روانی و جسمانی افراد را تأمین کند.
برای ایجاد سلامت روانی در جامعه، باید فشار ساختاری از روی مردم برداشته شود. فشار ساختاری یعنی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، بر مردم فشاری نباشد و با رفتارهایمان نباید افراد را در زمینه‌های مختلف، دچار سرخوردگی کنیم. به‌عنوان نمونه فرد وقتی رشته هنر و موسیقی را دوست دارد، باید بتواند در آن رشته تحصیل کند. وقتی امکان دستیابی به این خواسته‌ها ممکن نباشد، سلامت جسم و روان افراد به مخاطره می‌افتد. در این شرایط فشارهای مختلفی از سوی جامعه یا ساختارهای موجود در آن، بر افراد وارد می‌شود و امکان سرخوردگی افزایش می‌یابد. آیا فرد سرخورده، می‌تواند فرد سالمی باشد؟ این تنها یک مثال بود. می‌توان مثال‌های دیگری از سایر حوزه‌ها را بیان کرد که فشار ساختاری بر افراد جامعه تحمیل می‌شود. تا زمانی که این فشار وجود دارد، جامعه سالمی از لحاظ روانی نخواهیم داشت.

 

چکیده: تعريف، سويه‏ها و عوامل خشونت از زواياى گوناگون از نگاه آيات قرآن مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده، پس از اشاره به پيشينه خشونت در گذشته و امروز، سويه‏هاى خشونت را از زاويه رفتار فردى، قلمرو اجتماع و قلمرو حكومت با استناد به آيات قرآن مورد بررسى قرار داده است. سپس به نقد و بررسى تعريف‏هاى گوناگون از خشونت پرداخته و پس از تعريف دقيق آن به نافرمانى خداوند و اقدام عليه جسم، جان، شرف، مال، حقوق طبيعى، فطرى و موضوعى خود، ديگران، هويّت‏ها، نهادهاى اجتماعى و جوامع انسانى به معنى‏شناسى واژه «ظلم» به عنوان واژه كليدى ترسيم كننده خشونت درنگره قرآنى اشاره كرده و خشونت‏هاى فردى، خشونت‏هاى خانوادگى، خشونت‏هاى اجتماعى، ربا خوارى، سرقت، استهزاء، غيبت، دشنام، طعن و... و خشونت‏هاى حكومتى را به تفصيل با استفاده از آيات قرآن مورد بررسى قرار داده و در پايان نيز، فراخناى مفهومى ظلم را بيان كرده است.
نويسنده معتقد است عدالت و ستم برروى هم معيار بازشناسى خشونت از غير خشونت است، به اين معنى كه هر رفتار، گفتار و عملكردى كه در قلمرو مفهومى ظلم و ستم قرار گيرد، عمل خشونت بار است، چنان كه تمامى آن دسته از گفتارها و رفتارها و باورهايى كه در چار چوب مفهومى عدالت بگنجد، خشونت به حساب نمى‏آيد، هر چند كه با شدت عمل، زجر و رنج همراه باشد. از سوى ديگر، تمامى زمينه‏ها و عواملى كه در تعامل و روابط انسانها با خود، ديگران، روابط دولت، ملت و يا روابط بين المللى باعث رويكرد و رفتار ستمگرانه و ظالمانه مى‏شود، همان زمينه‏ها و عوامل، اسباب رويكرد به خشونت نيز هستند.

 


:ادامه مطلب:

چرا خشونت و رفتار خشونت آمیز در بین مردم جامعه ما رواج یافته و منشا روانی آن چیست و از کجا سرچشمه می گیرد؟؟

در چنین جامعه‌ای، نمی‌توان انتظاری جز «فساد»، «از بین رفتن سرمایه‌های اجتماعی» و «طغیانگری مردم» داشت. «خشونت»، ذات جامعه بی‌اعتماد است. لذا رفتار خشونت‌آمیز افراد، دلیل بر فقدان آسایش روانی آنهاست.

افسر افشار نادری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در روزنامه شهروند نوشت: زمانی‌که از جامعه سالم بحث به میان می‌‌آید، پیش‌نیازی‌هایی برای تحقق‌اش وجود دارد که . . .

 

 


:ادامه مطلب:
نوشته شده در سه شنبه 14 آذر 1395برچسب:رفتار خشونت آمیز,منشا خشونت,طغیانگری,فساد,ساعت 19:17 توسط *Bahar*|

انواع خشونت به طور کلی:

1. خشونت مستقیم (فیزیکی)

2.خشونت غیر مستقیم

خشونت مستقیم: خشونتی است که به صورت آشکار دیده میشود. مانند: جنگ،

زد و خوردف تهدید، تعذیب، شکنجه، قتل و غیره

 خشونت غیر مستقیم: خشونتی است که به چشم دیده نمیشود اما اثرات آن می تواند

احساس گردد. مانند: کینه، کدورت، بی اعتمادی و غیره

 

انـواع خشونت به طور جزئی:

1.خشونت روانی:رفتار خشنی که سلامت روان فرد را در معرض خطر قرار

می دهد،می تواند مصداق خشونت روانی باشد. خشونتی بی رحم، تحقیرآمیز و ضد کرامت

انسانی که در پشت خشونت های ظاهری، به فراموشی سپرده شده است. این خشم به ظاهر

نرم، زخمی به عمق جان آدمی دارد که گفته اند: زخم زبان، از تیغ شمشیر نیز برنده تر

است و از زهرمار تلخ تر! و تلخ تر آنکه این وجهه از خشونت، نادیده انگاشته می شود.

2.خشونت کلامی: نوعی از خشونت روانی است؛ از دیدگاه روانشناسان و

مشاوران خانواده، حرف های آزار دهنده، رفتار خشونت آمیز محسوب می شود. این حرف های

آزار دهنده و ناخوشایند معمولا به صورت ناسزا، لحن تند، تحقیر، تمسخر، تشر،

استهزا و... است که می تواند به خشونت خانگی فیزیکی در چارچوب خانه منجر شود؛

اما تحقیر و تمسخر، بارزترین مشکل خشونت کلامی است.

 

3.خشونت جسمی: خشونت جسمی، همان چیزی است که همه ی ما به عنوان مصداق

جرم و خشونت بودنش، باهم تفاهم داریم. مانند: ضرب و شتم، اسید پاشی و . . . 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 14 آذر 1390برچسب:انواع خشونت,خشونت روانی,خشونت جسمی,خشونت کلامی,خشونت فیزیکی,ساعت 19:5 توسط *Bahar*|

خشــــــــــــونت چیســـــــــــــت؟

 

خشونت یک کلمه عربی است که در لغت خشن شدن، درشتی و ضد نرمی را گویند.

خشونت:

رسانیدن هر نوع ضرر به دیگران را خشونت گویند. بنابراین، خشونت نه تنها ابراز خشم

و غضب بوده، بلکه ساحه وسیع را در برمیگیرد. اساس خشونت را ضرر رسانیدن به

دیگران تشکیل میدهد؛ خواه ضرر های مادی باشد یا جسمی، یا روانی ، ویا به اشکال

دیگر صورت گیرد.

خشونت عبارت است از برخورد زشت و ناسالم با جانب مقابل که باعث ایجاد غصه و

قهر میگردد.

 

نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1390برچسب:خشونت,تعریف خشونت در لغت,خشم و غضب,درشتی,ساعت 16:24 توسط *Bahar*|